انتشار این مقاله


اضطراب، پدیده ای ارثی

اضطراب: ارثی بودن بنیان های شیمیایی مغز کشف شده است. با بررسی مغز صدها میمون که از لحاظ ژنتیکی مرتبط بودند، محققان موفق به کشف شبکه ها و مناطقی از مغز شدند که در اضطراب دخیل هستند. آن ها هم چنین نشان دادند تغییرات در نحوه ی ارتباط بین این شبکه ها، قابل به ارث […]

اضطراب: ارثی بودن بنیان های شیمیایی مغز کشف شده است.

با بررسی مغز صدها میمون که از لحاظ ژنتیکی مرتبط بودند، محققان موفق به کشف شبکه ها و مناطقی از مغز شدند که در اضطراب دخیل هستند. آن ها هم چنین نشان دادند تغییرات در نحوه ی ارتباط بین این شبکه ها، قابل به ارث رسیدن هستند.

اضطراب یک موضوع مهم و قابل توجه در سطح جهانی است. از هر ۵ بزرگسال یک نفر درگیر اختلال اضطراب است؛ این مسئله زندگی فردی آن ها را به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

اختلال اضطراب به عنوان احساس شدید نگرانی تعریف می شود، که می تواند باعث اختلالات فیزیکی مثل افزایش ضربان قلب و لرزیدن شود.

درباره ی ساز و کار بسیاری از اختلالات ذهنی اطلاعات اندکی در دست است.

به عنوان مثال کدام سلول ها، مناطق و کانال ها در ایجاد اختلال نقش دارند؛ به همین خاطر دارو ها، به نسبت منبع ایجاد اختلال، بیشتر علائم ناشی از اختلال را تحت تاثیر قرار می دهند.

یک مطالعه ی اخیر، ما را در فهمیدن بنیان های شیمیایی مغز که در اختلال اضطراب نقش دارد، کمک می کند؛ در واقع، یک پیشرفت در راستای درمان های بهتر شکل می دهد.

براساس یافته های قبلی، محققان از دانشکده پزشکی دانشگاه ویسکانسین و انجمن ملی سلامت مدینسون، اضطراب را در جمعیت تقریبا ۴۰۰ نفری از میمون های رزوس بررسی کردند. با استفاده از تکنولوژی MRI، آن ها به کانال های عصبی کم نور که در اضطراب نقش داشتند، نور تاباندند. نتایج این تحقیقات، اخیرا در روزنامه JNuerosci منتشر شد.

دانشمندان به رهبری دکتر ند کالین روی رفتار های بازدارنده و خلق و خوی اضطراب که در کودکی ظاهر می شود، تمرکز کردند. این صفات مورد توجه هستند چرا که به مقدار زیادی پیشروی اختلالات اضطراب در زندگی آینده فرد را پیش بینی می کنند.

درک بنیان های این خلق و خو می تواند باعث درک این سوال شود که اختلال اضطراب چرا و چگونه در یک فرد به وجود می آید.

در مطالعات قبلی که بر اساس MRI انجام شد، دکتر کالین و تیمش، شبکه هایی از مغز را که در به وجود آوردن رفتارهای بیش از حد مضطربانه نقش دارد، دقیقا مشخص کرده است. یکی از یافته های خاص، آمیگدالای توسعه یافته ی مرکزی است که بخشی از سیستم پاداش و جزای مغز است؛ این شبکه شامل مجموعه ای در هسته است که همه ی آن ها به آمیگدالا متصل است.

۲ تا از تقسیمات اولیه ی آمیگدالای توسعه یافته مرکزی عبارت اند از: هسته ی مرکزی آمیگدالا(CE) و هسته ی بستری ترمینال استری(BTS). متابولیسم این مناطق که اتصال محکمی با هم دارند، با تفاوت هایی که در خلق و خوی اضطراب وجود دارد، مرتبط است؛ به عبارت دیگر میزان فعالیت CE و BTS چگونگی عملکرد اضطراب در افراد خاص را پیش بینی می کند.

برای بررسی بیشتر، محققان میزان اولیه و طبیعی اضطراب بچه ها را ارزیابی کردند؛ آن ها این کار را به وسیله ی قرار دادن بچه ها در معرض یک مزاحم انسانی(human intruder) و یادداشت کردن رفتار آن ها انجام دادند. افراد مضطرب کمتر به اطراف حرکت می کردند و صدای کمتری تولید می کردند.

دانشمندان همچنین میزان کورتیزول را به عنوان معیار استرس اندازه گیری کردند.

مطابق انتظار میمون هایی با میزان اضطراب بالا، افزایش قابل توجهی در فعالیت CE و BTS داشتند.

ارتباطات مغزی قابل به ارث رسیدن است

حیوانات استفاده شده در این پژوهش از شجره نامه مشترکی بودند؛ بنابراین، به حالات مختلفی با هم خویشاوند بودند. به خاطر اینکه نحوه ی پرورش آن ها به دقت ثبت شده بود، محققانمی دانستند که کدام میمون ها با هم خویشاوند هستند و این نسبت خویشاوندی چقدر نزدیک است. این موضوع به تیم اجازه داد که محاسبه کندکه اختلال اضطراب به چه میزان قابل به ارث رسیدن است و اینکه آیا موروثی بودن با تغییراتی که در فعالیت مغز رخ می دهد مطابقت می کند یا نه.

آن ها کشف کردند که سطح های مختلف ارتباط بین CE و BTS در واقع موروثی است؛ نویسنده در این باره توضیح می دهد:” در مطالعات اخیر، تجزیه و تحلیل توارث پذیری نشان داد که ارتباط عملکردی CE_BTS (حالت اضطراب) از طریق شجره نامه خانوادگی به ارث می رسد و از این فرضیه که ارتباط عملکردی CE_BTS و حالت اضطراب بنیان های مولکولی مشترکی دارند، حمایت می کند.

این نتایج آن تئوری را که تعامل بین CE و BTS در بروز صفات اضطراب اهمیت دارد، حمایت می کند؛ محققان همچنین شواهد بیشتری برای توارث پذیری اضطراب ارائه و به روش های جدید تحقیق اشاره می کنند.

هیچ درمانی برای اختلال اضطراب مستقیما از این یافته ها کشف نمی شود؛ با وجود این، این یافته ها پیشرفت مهمی محسوب می شود. اختلال اضطراب در سنین کودکی می تواند سلامت ذهنی فرد در آینده را پیش بینی کند؛ بنابراین فهمیدن چگونگی پیشرفت این اختلال در سنین پایین می تواند قدم مهمی به سمت جلوگیری از پیشرفت بیشتر آن باشد.

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید