فعالیت کنید! محققان در تلاشاند تا از علت کاهش خطر ابتلا به زوال عقلی، با انجام فعالیت های فیزیکی سردرآورند. حتی مشخص نیست که افراد مبتلا به امراض زوال عقلی مانند آلزایمر، با ورزش میتوانند مسیر بیماری را تغییر دهند یا خیر. بیایید ببینیم ورزش مغز شما را چگونه جوان نگه میدارد.
در موشهایی که در واقع نوع شدیدی از بیماری آلزایمر را تقلید میکنند، ترکیبی از درمانها که رشد نورونهای جدید را تحریک کرده و آنها را از آسیب محافظت مینماید، اثرات مفید ورزش را در پیشگیری از کاهش حافظه تقلید میکنند.
ارتباط بین ورزش و سن مغز
مطالعات زیادی نشان میدهد که داشتن فعالیت در طول زندگی، باعث کاهش خطرات ابتلا به بیماریهای حافظه میشود. به عنوان مثال در یکی از پروژهها، ۱۰۰۰ زن سوئدی به مدت بیش از چهار دهه مورد بررسی قرار گرفتند. افرادی که در ابتدای پروژه، تناسب قلب و عروق بالایی داشتند( تعیین این تناسب با استفاده تمرین روی دوچرخههای ثابت تا قبل از احساس خستگی صورت میگرفت) در مقایسه با افراد متوسط، زوال عقلی در این افراد به طور میانگین ۹.۵ سال به تاخیر افتاد. بعضی یافتهها نمیتوانند عوامل دیگر موثر بر خطر زوال عقلی را (از ژن گرفته تا دیگر جنبههای زندگی سالم) را غیر محتمل در نظر بگیرند.
آیا ورزش میتواند با اثرات آلزایمر بر بیماران مقابله کند؟
این نتایج بیشتر در جانوران آزمایش شده تا در انسانها. با بررسی یکی از موشهای آزمایشگاه که به آلزایمر مبتلا بود و در محیطی غنی شده و دارای چرخ گردان نگهداری میشد، مشاهده کردند که پلاکهای مغزی مؤثر در روند بیماری، کاهش یافتهاند. در مطالعهی دیگری که امروزه دربارهی مدل دیگری از آلزایمر منتشر شده است، موشهای بیماری که به چرخ گردان دسترسی داشتند نسبت به موشهای یکجانشین، عملکرد بهتری در تستهای حافظه داشتند. برای مثال در مارپیچی، میبایست محل دانهی آفتابگردان را به یاد میسپردند.
اما در مطالعات متنوعی که روی افراد مسن مبتلا به آلزایمر صورت گرفتهبود، نتیجهی معکوسی را نشان داد: تنها در بعضی افراد، عملکرد شناختی حافظه با ورزش بهبود یافت. ان نتایج سؤالات زیادی در زمینهی تاثیر ورزش بر حافظه ایجاد کرد.
مقالهی مرتبط: اگر میخواهید بیشتر عمر کنید این ورزش را انجام دهید
چه چیزی در مورد ورزش ممکن است از مغز حفاظت کند؟
نکتهی کلیدی در مورد ورزش مغز را در ساخت نورونهای جدید یاری میکند. در هایپوکامپ (ساختاری که در حافظه و یادگیری نقش کلیدی دارد) سلولهایی به عنوان پیشگامان عصبی در ساخت سلولهای جدید مغزی نقش دارند. اخیرا بحثهایی در مورد توانایی انسان در ساخت نورونهای جدید صورت گرفته است. مطالعاتی که روی جوندگان صورت گرفتهبود، نشان داد که رشد سلولهای مغزی در پیشرفت مهارتهای شناختی نقش کمکی دارد. مهارتهایی مانند توانایی یادآوری محیط پیرامون و مسیریابی. برخی از مطالعات بین ورزش منظم و ساخت نورون ها ارتباط برقرار کردند. به عنوان مثال، با دویدن موش روی چرخ گردان، به نظر میرسد تعداد نورونهای تازه ایجاد شده در هایپوکامپ دو برابر میشود. در یکی از مقالات، موشهای ورزشکاری که در تستهای حافظه، نتابیج مفید مغزی را نشان داده بودند، نشانگرهای تولید نورون جدید (نوروژنز) نیز داشتند.
آیا ساخت نورونهای جدید در غیاب فعالیت ورزشی، به مغز کمک میکند؟
تحقیقات جدید نشان میدهد که ساخت نورونهای جدید، ممکن است به تنهایی کافی نباشد. مجققان به یکی از موشهای بیمار، دارویی دادند که از سلولهای پیشگام عصبی در هایپوکامپ حفاظت میکند. همچنین با استفاده از ژن درمانی منجر به افزایش این سلولها شدند. به این ترتیب مغز موش، شروع به ساخت سلولهای جدیدی کرد. اما به نظر نمیرسید که این کار به حافظهی آنها کمک کند. در بعضی از موشها به منظور افزایش میزان تولید BDNF) BDNF در رشد سلول های عصبی موثر است)، ژنی را به آنها افزودند. این موشها در آزمون حافظه از بقیه پیشی گرفتند. همچنین به نظر میرسد BDNF باعث کاهش عفونتهای مغزی میشود. نتایج نشان میدهد که ایجاد نورونهای جدید در اوایل زندگی، ممکن است بعدها باعث مصونیت حافظه شود. اما طبق گفته یRudolph از بخش اعصاب هاروارد، مغز مبتلا به آلزایمر مانند محیط بازی دشمن است. BDNF این محیط را پاکسازی میکند، سپس نورونهای جدید جایگزین میشوند.
آیا میتوان روش ثابتی را برای درمان آلزایمر بهکاربرد؟
موضوع درمان در مقایسه با تلاش برای کاهش پلاکهای آمیلوئید (که باعث احاطه و مرگ نورونها میشود) توجه شرکتهای دارویی کمتری را به خود جلب کرد. اما بعضی محققان معتقدند که باید دقیقتر نگاه کرد! سلولهای پیشگام در هایپوکامپ نوعی نورون برای یادگیری فضایی و حافظه میسازند، ولی این همان نورونی نیست که در هایپوکامپ افراد مبتلا به آلزایمر تخریب میشود. با وجود این که ساخت سلولهای جدید از عملکرد مغز حمایت میکند، اما باید توجه داشت که بخش های دیگری از مغز نیز به جز هایپوکامپ در معرض آلزایمر قرار دارند. ارزش مطالعهی این رویکرد بسیار بالاست. از اینها گذشته، تمرکز بیش از حد روی آمیلوئید، نوعی دید محدودی به ما میدهد. بهتر است تعداد روش های درمانی بیشتر باشد.