دانشآموزان با رتبهی Cموفقترین افراد در جهان هستند.
تفکر رایجی که وجود دارد این است که در صورت تلاش زیاد برای دروس مدرسه و قبولی با رتبهی A در آینده شغل خوبی نصیب این افراد شده و درآمد خوبی هم خواهند داشت.اما متاسفانه واقعیت غیر از این است. بیشتر در جامعه این مطرح است که فرد دیپلم داشته باشد و کسی درجهی دیپلمش را از شما نمیپرسد، بعد از فارغالتحصیلی تنها چیز مهم سواد و توانایی شما برای کار در سیستم است و در این زمینه هم افراد با رتبهی C موفقترند. اما چرا؟
۷ دلیل موفقترینِ افراد بودن آنها
۱. آنها زودتر از دیگران پیمیبرند که چه میخواهند؟
این دانش آموزان زمان زیادی را برای کلاسهای غیر ضروری که توسط مدارس تعیین میشود، صرف نمیکنند. مثلا اگر شما تلاش میکنید یک تکنسین شوید، بدیهی است که نیازی به نوشتن مقالات غیرمرتبط در مورد فرهنگ یا هر چیز دیگری ندارید. آنها از کلاسهایی که دیگران برایشان طراحی کردهاند دوری کرده و بر روی مطالبی که مربوط به کارشان است تمرکز دارند. Steve Jobs میگوید:”تنها راه موفقشدن این است که عاشق کاری باشی که انجامش میدهی.”
۲. آنها تجارب دسته اول را به دست میآورند.
بیشتر دانشآموزان با رتبهی Cکارشان را زودتر از همسالان خود شروع میکنند. وقتی هم که به خاطر خواستهی خود در کلاسها حاضر نمیشوند رتبهشان کاهش مییابد. در همان حین آنها تجربههای ارزشمندی به دست میآورند که دانشآموزانAاز آن بیبهرهاند، و همه میدانیم که خیلی کم تفاق میافتد که بدون یک تجربهی حقیقی به به موفقیت واقعی دست یافت.
۳. آنان شبکههای ارتباطی راهاندازی میکنند.
زمانی که دانشآموزانA وقت خود را صرف خواندن مطالب غیرضروری میکنند، این دانش آموزان به مطالعهی تعداد زیادی مقالات مفید میپردازند و هر روز با بسیاری از افراد ارتباط برقرار میکنند. در زندگی واقعی شناخت افراد قدرتمند و همچنین توانایی ارتباط با آنها میتواند در شغل و حرفهی انسان باعث ترقی قابل توجهی شود.
۴. آنها میدانند چطور باید از زندگی لذت ببرند.
افراد شاد از افرادی که شاد نیستند موفقترند، چون از کاری که میکنند لذت میبرند، کارشان را زودتر شروع میکنندو با لذت جلو برده و در نهایت موفق میشوند. اما افراد پراسترس و منفینگر، بدون ارتباط به داشتن یا نداشتن هوش زیاد، هیچوقت کاندید کارهای خطیر نمیشوند.
۵. سادهترین راهحل ها را پیدا میکنند.
Bill Gates یکی از افرادی است که نمرههای دانشگاهش را اگر ببینیم امکان ندارد تصوری که الان در موردش داریم را داشته باشیم. یکی از دوستان ایشان میگوید:”وقتی به او کار های سخت محول میشد همیشه با چشم یک فرد تنبل او مینگریستم چون همیشه با راهحل های خیلی ساده مسائل را حل می کرد.
۶. آنها رویاهای خودشان را دنبال میکنند.
بیشتر موفقیتها زمانی به دست میآیند که از کاری که انجام میدهی لذت ببری. شاید وقتی پا به محیط دانشگاه میگذارید برای فهمیدنِ اینکه واقعا چه میخواهید خیلی جوان باشید. برای همین هم مهم است که بدانید، مجبور نیستید کارهایی را که والدین یا هر کس دیگری برایتان برنامهریزی کرده را انجام دهید و باید به دنبال آتچه علاقه دارید بروید.
۷. آنها دقیقا معنی تلاشکردن را میدانند.
آنچه که برای موفقیت نیاز است؛ هوش، پشتکار، اشتیاق و علاقه و از همه مهمتر توانایی غلبه بر شکست است. این دانش آموزان برای این موفقترند که معنی واقعی تلاش را میدانند.
در آخر کار، رتبه ها فقط ارقام هستند، رسیدن حقیقی این است که در جهان فرد مفیدی باشی. اگر با رتبه های پایین از دانشگاه فارغالتحصیل شدید، مایوس نشوید. زنگی واقعی و درس های واقعی زنانی شروع میشوند که واقعا بدانی برای چه تلاش میکنی!