اگر بخواهیم روزی در سیارههای دیگر زندگی کنیم، مجبوریم با تعششعات افزایشیافتهی موجود در محیط کنار بیاییم. از سال ۱۹۶۹، ۲۴ فضانورد به ورای مگنتوسفر و اتمسفر زمین رفته و جایی را که توسط لایههای مختلف از امواج کیهانی حفاظت میشد را ترک کردند. یکی از فضانوردان آمریکایی به نام شنون لوسید (Shannon Lucid) از این خطر به عنوان بزرگترین چالش پیش روی اکتشافات فضایی یاد کرد.
شاید تا همین الان هم این مسئله به قیمت جان چند فضانورد تمام شده باشد. پنج تن از پیشروان فضا بر اثر سرطان مردهاند. به طور عمومی مورد بحث است که آیا قرار گرفتن الن شپارد (Alan Shepard) در معرض تشعشعات طی عملیات آپولو باعث ابتلای وی به لوسمی و نهایتاً مرگش شده است یا خیر. مطالعات نشان میدهد که تشعشعات به طور مشخص بر روی قلب اثرات بدی دارند. بسیاری از ما نیز در این مسئله سهم داریم. بعضی از ما سیتی اسکنهای کل بدن را تجربه کردهایم که هر کدام از آنها میتواند تشعشعاتی به اندازهی بازماندگان هیروشیما در یک مایلی منطقهی اصلی به همراه داشته باشد.
آیا باید نگران باشیم؟ شاید؛ اما شاید هم نه. متخصصان ایمنی هستهای بعد از حوادث ناگواری که برای کارگران جمعکنندهی تسلیحات هستهای اتفاق افتاد و نیز چندین نمونه از فوقبحرانی شدن اورانیوم ۲۳۵ در نیروگاهها، در مورد دوزهای مرگبار تشعشعات اطلاعات زیادی به دست آوردهاند. تعداد زیادی خودکشی یا اقدام برای آن (یک کارمند رادیولوژی در مسکو و رادیوگرافی در انگلستان) و همچنین قتل (الکساندر لیتویننکو، رومن تسپف، ولادیمیر کپلون) با استفاده از مواد رادیواکتیو صورت گرفته است. همهی اینها تأیید میکنند که قرار گرفتن در معرض ۱۰۰۰ رِم (واحد رم با وجود رایج بودن جزو طبقهبندی قدیمی است؛ یک رم معادل ۰.۰۱ سیورت، واحد مدرن SI، است.) معمولاً کشنده است. برای مقایسه، اگر فضانوردانی در سطح یخی اروپا (کوچکترین ماه مشتری) فرود بیایند، ۵۴۰ رم معادل ۵.۴ سیورت تشعشع دریافت میکنند که میتواند ظرف تنها چند ساعت کشنده باشد.
حوادثی مانند حادثهی چرنوبیل، در کنار مطالعاتی بر روی بازماندگان ناکازاکی و هیروشیما صورت گرفته، نشان میدهند که دوز تحت کشنده میتواند ۲۰ سال بعد منجر به سرطان شود. از این رو، فیزیکدانان سلامت یک الگو تحت عنوان LNT (مدل بدون آستانهی خطی) را با استفاده از آمار مرگومیر و سرطانهای ناشی از دوزهای مختلف تشعشعات طراحی کردهاند تا با گذشتهنگری، نتایج مقادیر بسیار اندک تشعشعات را ارزیابی کنند.
آنها حدس میزنند که هیچ آستانهی ایمنی برای تشعشعات وجود ندارد: مهم نیست که دوز آن چقدر کوچک باشد، بعضی از DNAها تخریب خواهد شد و درصدی از مردم در نهایت به سرطان مبتلا خواهند شد. اگر این درست باشد، پس ما باید در استفاده از CT اسکنها نیز مراقب باشیم. حتی باید حواسمان به تعداد موزهایی هم که میخوریم باشد؛ چرا که پتاسیم ۴۰ موجود در هر موز، تشعشع بیشتری نسبت به یک سال زندگی در کنار یک نیروگاه هستهای به ما میدهد (اگرچه این تنها یک صدم میزان دوزی است که ما روزانه با زندگی بر روی زمین دریافت میکنیم).
اپیدمیولوژیستها برای آزمایش این فرضیه گروه بزرگی از افراد را که به میزان اندکی تشعشع دریافت کرده بودند، مورد مطالعه قرار دادند. برای مثال به مدت یک دهه، نظرسنجیهای پزشکی از ۷۰ هزار نفر از افراد ساکن در نزدیکی کرالا (منطقهی آلوده به توریم رادیواکتیو) واقع در هند صورت گرفت.
آنها غافلگیر شدند. نرخ سرطان در ساکنان کرالا و بازماندگان هیروشیما، ناکازاکی و چرنوبیل خیلی کمتر از میزانی بود که مدل LNT پیشبینی میکرد. در بعضی از موارد از گروه شاهد نیز کمتر بود. ظاهراً قرار گرفتن در معرض تشعشعات از آنها در مقابل سرطان محافظت کرده بود!
محققان دوباره مطالعات حیوانی را ارزیابی کردند. این مطالعات در واقع نشان میداد دوز کم تشعشعات اثر مفید محافظتی دارد. آیا دوز اندک تشعشعات میتواند برای ما نیز خوب باشد؟
این احتمال که هورمسیس تشعشع (Radiation Hormesis) نامیده میشود، به نظر میرسد اساس بیولوژیکی داشته باشد. همهی حیوانات در معرض دوز کمی از تشعشعات مانند تشعشعات کیهانی و از این دست هستند. بدن موجودات به بازسازی تخریبهای ژنتیکی اینچنینی عادت دارد. به نظر میرسد زمانی که رتها در معرض دوز کمی از تشعشعات قرار میگیرند، در برابر تشعشعات بزرگتری که بعدها با آن مواجه میشوند، مقاومترند. حتی این تشعشع کم از آنها در مقابل سایر مواد سرطانزا نیز محافظت میکند.
اگر قضیهی هورمسیس تشعشع درست باشد، حتی اروپا نیز باید بدون محدودیت باشد؛ فضانوردان در سطح ماه و مریخ نیز نباید مشکلی داشته باشند و در زمین هم نباید دلیلی برای کاهش پرتوهای ایکس دندانپزشکی وجود داشته باشد.
قرار گرفتن در معرض دوز کمی از چیزی که در مقادیر بیشتر خطر دارد، سالم است؛ در واقع، این فکر جدیدی نیست. این یافته قاعدهی اصلی هومئوپاتی است که به طور خاص برای چیزهایی مثل روزهداری، استرس و مکملهای آهن یا ید استفاده میشود.
در سال ۲۰۰۵، ژورنال رادیولوژی انگلستان مقالهای از لودویگ ای. فینندگن، پزشک و عضو بورد مشاورهی پزشکی انجمنAdvanced Medical Isotope، منتشر کرد که نتیجه میگرفت: فرضیهی بدون آستانهی خطی (LNT) برای خطر سرطان، بیاساس، نامعتبر و به نفع یک آستانه یا هورمسیس است. این نتیجه با اطلاعات حاصل از مطالعات حیوانی و مشاهدات اپیدمیولوژیک انسانی بر روی سرطان القا شده با دوز پایین مطابقت دارد. فرضیهی LNT باید فراموش شده و با فرضیهای که از لحاظ علمی قابل توجیه است، جایگزین شود.
مطالعات بیشتری در حال انجام است. یکی از آنها حیوانات را در محیطی خالی از هر گونه تشعشع قرار میدهد؛ محیط مذکور حتی تشعشعات عادی زمینی را که حدود ۳۶۰ میکروسیورت در سال هست، نیز ندارد. آیا این حیوانات با محروم شدن از تشعشعات، زودتر میمیرند؟
بزرگترین سازمان سلامت همچنان توصیه میکند از قرار گرفتن در معرض تشعشعات غیرضروری پرهیز شود و هنوز هورمسیس مورد بحث است. با این وجود حتی در این مراحل اولیه نیز مسئله آن قدر عجیب هست که توجهات را به خود جلب کند؛ چرا که میتواند بر روی سرنوشت سیارهی نژاد انسان تأثیر بگذارد.