مهربانی یک مهارت اکتسابی است، نه یک توانایی سرشتی. در این مقاله کوتاه، چند توصیۀ مفید برایتان آوردهایم که میتواند در بهتر کردن روابط کاریتان با دیگر کمک کند. احتمالاً اینها را قبلاً شنیده و خواندهاید. مرور دوبارۀ آن خالی از لطف نیست.
قانون چندتایی. هرگاه میزبانی یک جلسه را بر عهده دارید، اگر میخواهید با بقیه گرم بگیرید، از ۶ نفر دعوت به حضور در این گردهمایی کنید. اگر میخواهید با انواع و اقسام نظرات آشنا شوید، ۱۲ نفر میتواند برای شروع کافی باشد. ولی اگر هدفتان نه میزبانی یک جلسه، بلکه دمیدن حیات در کالبد شرکتکنندگان است؛ حضور ۱۲۰ نفر میتواند شما را در رسیدن به هدفتان یاری کند.
سالن را به هم بریزید. اگر قرار است جهت بحث پیرامون موضوع خاصی، افرادی در جلسه حضور یابند که اختلاف نظر دارند، شاید بهتر باشد اول اجازه دهید کمی با یکدیگر بازی کنند. میتوانید صندلیها را به شکل نامنظم در وسط سالن رها کنید. این باعث خواهد شد شرکتکنندگان دست به کار شده، و پیش از آن که اصلاً صحبتی بین آنها شکل بگیرد، با همدیگر وارد یک فعالیت دستهجمعی برای مرتب کردن صندلیها بشوند. علاوۀ بر حس همکاری و این صحبتها، شما با این کار اجازه دادهاید هر کسی محل نشستن خود را انتخاب کند.
یخ بقیه را بشکنید. بهتر است یکهویی وارد اصل مطلب نشوید. در عوض، از هر یک از حضار بخواهید تا کمی دربارۀ خود توضیح بدهد. برای مثال، میتوانید از هر کس بخواهید خود را معرفی کرده و بگوید چه کسی این نام را برای او انتخاب کرده است. این باعث میشود حضار بتوانند در مورد خود صحبت کرده، با یکدیگر آشنا شده و متوجه شوند که هرچقدر هم نظرات مخالف داشته باشند، باز هم روی تعدادی از ارزشها اتفاق عقیده دارند.
مطالعۀ بیشتر: گرمای محبت حقیقت دارد، بیقید مهربانی کنید
سخنان تند اغلب از قبیلهگرایی یا تریبالیسم ناشی میگردد. بخش اعظم اختلاف نظرها نه دربارۀ موضوع مورد بحث، بلکه در مورد مسائلی است که ممکن است موجب شود حضار احساس ناامنی کرده و یا فکر کنند که مورد بیاحترامی قرار گرفتهاند. بنابراین، هنگامی که خیلی اتفاقی موضوعی را برای صحبت کردن انتخاب میکنید، باید این نکته را در نظر داشته باشید که ممکن است کسی در جمع باشد که به قبیلهگرایی برخیزد، یا در اصطلاح خودمانی، گارد بگیرد.
مطرح ساختن درخواستی که با رگههای سرزنش همراه است، به تشدید قبیلهگرایی میانجامد. برای کاهش دادن حس قبیلهگرایی در همکار خود، هرگاه خواستید از وی کمک بگیرید، میتوانید آن را طوری مطرح کنید که حاکی از ضعف شما و برتری او در آن کار است، مثل این جمله “میدونم درد سرم، ولی فکر میکنی بتونی کمکم کنی؟”. این بهتر از آن است که بگویید “بلدی این کارو انجام بدی؟”. هر موقع دیدید که از پس قبیلهگرایی دو گروه متفاوت بر نمیآیید، بهتر است گروه سومی تشکیل داده و اعضای آن را از دو گروه متضاد انتخاب کنید.
سؤالات کلی و چندمنظوره. “در حال حاضر چه مشکلاتی اذیتتان میکند؟”. هنگامی این پرسشها را مطرح کنید که چیز دیگری برای گفتن وجود نداشته باشد.
سر هر مشکلی جلسه برگزار نکنید. جلسهای که به خاطر یک مشکل خاص تشکیل شده باشد، بیشتر به دنبال رفتن به گذشته و گشتن به دنبال مقصر است. چنین جلساتی در نهایت به این نتیجه ختم میشوند که فلان مسئله باعث ظهور این مشکل شده است، بدون آن که سایر علل احتمالی در بروز مشکل فعلی را در نظر بگیرد. به جای برگزاری جلسات حل مشکل، بهتر است تشکیل جلسات “بررسی فرصت احتمالی” را در اولویت قرار دهید.
کسی داستان کس دیگر را قبول ندارد. در بسیاری از مباحثات، دو طرف بحث اعتقاد دارند که صحبتهای دیگری نادرست است و انتظار دارند فرد مقابل سخنان وی را تصدیق کند. هیچکدام یک در نهایت کاری از پیش نمیبرند. داستانسرایی را کنار گذاشته و به فکر دست و پا کردن یک متن تأثیرگذارتر باشید.
هرگز اختیار کسی را سلب نکنید. همه دوست دارند حق انتخاب داشته باشند. اگر سعی کنید به بقیه دستور بدهید، به جای این که دستورتان را بشنوند، این را خواهند شنید که شما دارید آنها را تهدید میکنید و دیگر میلی به ادامه دادن کار نخواهند داشت.
مطالعۀ بیشتر: ۷ راه ساده برای گسترش مهربانی
از فرآیند کار غافل نشوید. هرگاه حضار از سر احساسات با یکدیگر به مخالفت برخاستند، به این فکر کنید که این جلسه با چه کیفیتی در جریان است. با حفظ آرامش، انواع هیجاناتی را که حضار احساس میکنند، نام برده و به برهمکنش این هیجانات با یکدیگر فکر کنید. به جای سرکوب هیجانهای افراطی، سعی کنید راهی برای کنار آمدن با آن پیدا کنید. اگر این را ندانید که چه کمکی به حل مشکل میکنید، دیگران نمیتوانند به شما اعتماد کنند.
وجه اشتراک پیدا کنید. اگر اختلاف نظرها بسیار اساسی و چالشبرانگیز به نظر میرسید، سعی کنید بالأخره یک چیزی را بیابید که همه بر روی آن اتفاق نظر دارند.
تشکر کنید. کسانی که روابط خوبی با بقیه برقرار میکنند همواره به دنبال موقعیتهایی هستند که از بقیه تشکر کنند.
عقبنشینی نکنید. در صورتی که کسی منظورتان را متوجه نمیشود، دلسرد نشوید. ساکت نشستن کمکی به بقیه در فهم منظورتان نخواهد کرد.
“یا” را کنار بگذارید. آدمها خیلی دوست دارند مسائل را سادهتر کنند؛ به این صورت که یا باید این کار را انجام بدهیم، یا آن کار را. این کار یعنی محدودسازی فرصتها. قطعاً روشهای بسیاری وجود دارد که بقیه به آن فکر کردهاند، اما هنوز مطرح نساختهاند.
خوشبین باشید. در صورتی که افراد نسبت به نیت همدیگر خوشبین باشند، اختلاف عقاید را بهتر میتوان مدیریت کرد. ممکن است حتا مجبور شوید وانمود کنید که به بقیه خوشبین هستید. البته، در بعضی از موارد استثنا، اصلاً نباید خوشبین باشد.