طبق یافته های یک مطالعه جدید که در ژورنال Educational Psychology منتشر شده است، دانشآموزان دبیرستانی که واحدهای موسیقی می گذرانند نسبت به همکلاسی های خود که واحد های موسیقی نمی گذرانند، نمرات خیلی بهتری در آزمونهای ریاضی، علوم و انگلیسی کسب می کنند.
مدیران مدارس که با کمبود بودجه مواجه هستند و بایستی از هزینه ها کم کنند، در وهله اول حذف درسهای موسیقی را به خاطر باور عمومی که دانشآموزانی که وقت خود را بعوض اختصاص دادن به ریاضی، علوم و انگلیسی به موسیقی اختصاص دهند، در این درس ها عملکرد ضعیف تری خواهند داشت، مدنظر قرار میدهند.
، پروفسور تعلیم وتربیت UBC و محقق اصلی در این باره می گوید:” پژوهش ما ثابت کرد که این باور نادرست است و دانشآموزان هر چه بیشتربا موسیقی درگیر باشند، به همان اندازه در دروس ذکر شده بهتر نتیجه خواهند گرفت. دانشآموزانی که در مدرسه ابتدایی نواختن یک آلت موسیقی را یاد گرفته و آنرادر دبیرستان ادامه می دهند، نه تنها نمرات بالاتری می گیرند، بلکه تقریبا یک سال آکادمیک از همتایان غیر موسیقی خود در دروس انگلیسی، ریاضیات و مهارت های علمی، همچنانکه نمرات آزمونهایشان نشان میدهد، بدون در نظر گرفتن پس زمینه اجتماعی-اقتصادیشان، قومیتی، جنسیتی، وآموزش های قبلی در ریاضیات و انگلیسی جلوتر بودند.”
Gouzouasis و گروهش دادههایی را از تمامی دانشآموزان مدارس عمومی در British Columbia که پایه ۱۲ را بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ تمام کردند، مورد بررسی قراردادند. نمونه دادهها از بیش از ۱۱۲۰۰۰ دانشآموز شامل آنهایی که حداقل یک آزمون استاندارد درریاضی، علوم و انگلیسی را تمام کردند، و برای آنهایی که محققان اطلاعات جمعیت شناسی مناسب — شامل جنسیت، قومیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی محل زندگی، و یادگیری قبلی مهارتهای شمردن و باسوادی داشتند را شامل می شد. دانشآموزانی که حداقل یک درس آموزش موسیقی با ساز را گذراندند در برنامه آموزشی معمولی به عنوان دانش آموز دارای درس موسیقی به حساب آمدند. دورههای واجد شرایط دورههایی هستند که نیازمند تجربه قبلی موسیقی سازی هستند و شامل گروه کنسرت، پیانو کانسرواتور، ارکستر، گروه جز، کنسرت کر و آواز جز است.
محققان دریافتند که روابط پیش بینی کننده میان آموزش موسیقی و دستاوردهای علمی برای آنهایی که موسیقی با ساز را به عوض موسیقی آوازی انتخاب کردند واضح تر بود. یافتهها پیشنهاد میکنند مهارتهای یادگرفته شده در موسیقی سازی به صورت وسیعتری به یادگیری دانشآموزان در مدرسه منتقل می شود.
کمک محقق مطالعه Martin Guhn استادیار دانشکده جمعیت و سلامت عمومی UBC در این مورد می گوید:” یادگیری برای نواختن یک ساز موسیقیایی و نواختن در یک گروه سخت است. دانش آموز باید یاد بگیرد که نماد موسیقی را بخواند، هماهنگی چشم-دست-ذهن را تحول بخشد، گوش دادن دقیق در خود بوجود آورد، مهارتهای تیمی برای نواختن در یگ گروه و انضباط برای تمرین را بوجود آورد. تمامی این تجربیات یادگیری و موارد بیشتر نقش اساسی در بهینه سازی توانایی های شناختی یادگیرنده، عملکردهای مدیریتی، انگیزش برای یادگیری در مدرسه، و خودکارآمدی دارند.”
محققان امیدوارند که یافتههای آنها به توجه دانشآموزان، والدین، معلمان و تصمیم گیرندگان اداری در آموزش و پرورش آورده شود، همانطور که بسیاری از مدارس منطقه در طی سالیان تاکید برشمردن و باسوادی را نسبت به یادگیری در حیطه های دیگر مخصوصا موسیقی ارجح دانسته اند.
در این مورد Gouzouasis اضافه می کند:” خیلی از وقت ها منابع لازم برای آموزش موسیقی—شامل استخدام مربیان آموزش دیده و متخصص موسیقی و آلات موسیقی زهی و گروهی — در مدارس ابتدایی و متوسطه تامین نمی شود تا دانش آموزان بتوانند برروی ریاضی، علوم و انگلیسی تمرکز کنند. نکته قابل توجه اینجا است که آموزش موسیقی— چندین سال یادگیری موسیقی سازی با کیفیت بالا و نواختن در یک گروه یا ارکستر یا آواز خواندن در گروه کر در سطوح عالی— میتواند همانی باشد که دستاوردهای علمی را بهبود بخشیده و یک روش ایدهآل برای واداشتن دانشآموزان به یادگیری جامع تردر مدارس باشد.”