همه ما در طول زندگی لحظاتی را تجربه کردهایم که در آن لحظات اعتمادبهنفس کافی و احساس خوبی درباره خودمان نداریم؛ اما اگر اعتماد به نفس پایین به مشکلی مزمن تبدیل شود، میتواند اثرات مضری بر روی زندگی و سلامت روانیمان داشته باشد.
خودباوری و اعتمادبهنفس درواقع عقیدهای است که ما در ارتباط با خود داریم. درصورتی که از اعتمادبهنفس کافی برخوردار باشیم، درباره خود و به طور کلی درباره زندگی مثبت فکر خواهیم کرد و این باعث توانمندی ما در رویارویی با پستی و بلندیهای زندگی میشود. اما اگر اعتمادبهنفسمان پایین باشد، به خود و زندگی با دیدی منفی و منتقدانه مینگریم و دربرابر چالشهای روبرویمان در زندگی، خود را ناتوان میبینیم.
مقاله مرتبط: ۱۰ کاری که افراد با اعتماد به نفس انجام نمیدهند
علت اعتمادبهنفس پایین در افراد چیست؟
این مشکل اغلب ریشه در دوران کودکی دارد. معلمان، دوستان، خواهر و برادر، والدین و حتی رسانهها پیامهای زیادی -چه مثبت چه منفی- به شما منتقل میکنند و به دلایلی به شما این پیام القا میشود که شما خوب نیستید.
برآورده کردن انتظارات دیگران و حتی انتظارات خودتان برای شما دشوار جلوه میکند.
استرس و اتفاقات ناگوار زندگی مثل بیماریهای جدی و محدودیت نیز میتواند اثراتی منفی بر روی اعتمادبهنفس داشته باشد.
شخصیت نیز در این زمینه اثرگذار است. شخصیت بعضی از ما برای افکار منفی مستعدتر بوده و در مقابل، برخی دیگر استانداردهای بالایی برای خود قائلند.
اعتمادبهنفس پایین چه اثراتی دارد؟
مشکل این شیوه تفکر که من خوب نیستم، با اجرای آن در رفتار آغاز میشود. به گفته پروفسور Chris Williams، استاد روانپزشکی اجتماعی دانشگاه Glasgow، معمولا اعتمادبهنفس پایین رفتارهای افراد را در جهت اثبات خوبنبودن و عدم توانایی انجام صحیح کارها هدایت میکند.
افراد با اعتمادبهنفس پایین، معمولا خود را از موقعیتهای اجتماعی پنهان میکنند؛ از تجربه چیزهای جدید فرار کرده و آنها را چالشبرانگیز تلقی میکنند.
پروفسور Williams بیان میکند:
کنارهگیری از چالشها و موقعیتهای سخت در کوتاهمدت به شما حس امنیت میدهد؛ اما این کنارهگیری در بازه زمانی طولانی، با تقویت ترس و تردیدها نیتجه عکس میدهد و به شما یک قانون غلط میآموزد: این قانون که تنها راه سازش، کنارهگیری است.
زندگی با اعتمادبهنفس پایین میتواند سلامت روانی شما را تهدید کند و منجر به مشکلاتی چون افسردگی و اضطراب شود. حتی ممکن است به عاداتی مثل سیگارکشیدن یا الکل به عنوان راهی برای سازش روی بیاورید.
چگونه اعتمادبهنفس سالم داشته باشیم؟
قدم اول در جهت افزایش اعتمادبهنفس شناسایی باورهای منفی مرتبط با خود میباشد.
پروفسور Williams بیان میکند:
شما باید به باورهای خود مراجعه کنید؛ چگونه انها را آموختهاید و چرا به آنها باور دارید. سپس، فعالانه به جمعآوری و نوشتن دلایل مخالف با آنها بپردازید.
شناسایی باورهای منفی را یاد بگیرید. به عنوان مثال، شاید به خود میگویید <من برای استخدام خیلی احمق هستم> یا <کسی به من اهمیت نمیدهد>
شروع به نوشتن این اندیشههای منفی کنید. از خودتان بپرسید که از چه زمانی به این باورها فکر کردهاید. درقدم بعدی، دلایل و شواهد خلاف آنها را بنویسید. مثلا: <من در حل کردن جدول مهارت دارم> یا <خواهر من هر هفته به من زنگ میزند تا با من صحبت کند>
نکات مثبت دیگری از خود که به آنها اطمینان دارید نیز بنویسید. مثلا: <من فردی باملاحظه هستم> یا <من آشپز خوبی هستم> یا <من کسی هستم که دیگران به او اعتماد میکنند>
نکات مثبتی که از دیگران در ارتباط با خود شنیدهاید نیز بنویسید. حتما در هدفگذاری اول ۵ مورد بنویسید و مرتبا به آنها اضافه کنید. لیست خود را در جایی قرار دهید که مرتبا به چشمتان بخورد. با این روش هر بار به خود یادآوری میکنید که خوب هستید.
اگر میخواهید مشکل اعتمادبهنفس فرد دیگری را برطرف کنید؛ به او بگویید که هر فردی نقاط قوت و ضعفی دارد و نقاط قوت او را یادآوری کنید.
فراموش نکنیم که در هرسنی میتوان اعتمادبهنفس خود را افزایش داده و دید بهتری نسبت به خود پیدا کرد.
راههای دیگر افزایش اعتمادبهنفس
در ادامه، تکنیکهای ساده دیگری به شما ارائه میدهیم تا احساس بهتری درباره خودتان داشته باشید:
مهارتهای خود را شناسایی کنید
هرکدام از ما مهارتهایی داریم. این مهارت ممکن است در آشپزی، خوانندگی، حل کردن پازل یا حتی در رابطه دوستی باشد. ما از انجام کارهایی که در آنها مهارت داریم، لذت میبریم و انجام آنها میتواند حال ما را بهتر کند.
روابط مثبت ایجاد کنید
اگر افرادی باعث حس حقارت در شما میشوند، سعی کنید زمان کمتری با آنها بگذرانید یا احساس خود را در رابطه با کارها و صحبتهایشان بگویید. به دنبال ایجاد رابطه با افرادی باشید که مثبتاندیش بوده و حس تشکر و قدردانی به شما القا میکنند.
با خودتان مهربان باشید
پروفسور Williams بیان میکند:
با خود مهربان باشید؛ مخصوصا در زمانهایی که نگرشی منتقدانه به خود دارید. به این فکر کنید که در موقعیت مشابه برای دلگرمی به دوستتان چه واکنشی نشان دادید. ما معمولا به دیگران بهتر راهکار و دلگرمی میدهیم تا خودمان.
جسور بودن و قاطعانه عمل کردن را یاد بگیرید
یک ترفند در این رابطه تقلید از افرادی است که این ویژگی را دارند. این به معنای تظاهر نیست؛ بلکه به معنای یادگرفتن نکات و کلیدهایی از افرادی است که شما آنها را تحسین میکنید و باعث میشود بتوانید خود واقعیتان را بیان کنید. قرار نیست به یکباره در دوچرخهسواری Chris Hoy بشوید؛ بلکه قرار است پس از سالها دوچرخه خود را برداشته و با آن دور بزنید.
نه گفتن را آغاز کنید
افراد با اعتمادبهنفس پایین فکر میکنند باید همیشه به دیگران بله بگ؛ حتی زمانی که نمیخواهند. پیامد چنین رفتاری بیمیلی، عصبانیت و افسردگی است.
به گفته پروفسور Williams، نه گفتن نهتنها باعث ناسازگاری در روابط نمیشود؛ بلکه انتظارات را در حد معقول نگه میدارد. نه گفتن را میتوان به شیوههای مختلف اجرا کرد تا بالاخره مفهوم آن دریافت شود.
مقاله مرتبط: مهارت نه گفتن
به خود فرصت رویارویی با چالشها را بدهید
همه افراد بعضا در ارتباط با انجام کاری ترسیده و عصبی میشوند. افراد با اعتمادبهنفس بالا به این احساسات اجازه ممانعت از تجربه چیزهای جدید و رویارویی با چالشها را نمیدهند.
برای خود هدف مشخص کنید. مثلا: رفتن به یک کلاس ورزشی یا یک محیط اجتماعی. دستیابی به هدف باعث افزایش اعتمادبهنفس میشود.
در آخر، مشاوره و درمانهای رفتارشناختی میتواند در این زمینه موثر باشد.
دمتگرم مچکرم واقعا کمکم کرد نمیدونین منو از چه اسارتی رها. کردی انشاله اندازه تمام حروفی که دراین متن بکاربردی خوشبختی وشادی وخوبی ببینی