کهنترین اثر ادبیات جهان، مربوط به مردی است که میخواست جاودان باشد! Epic of Gilgamesh داستان زندگی پادشاه و جنگجوی شجاعی میباشد که برخلاف کشتن دشمنان و اهریمن، قادر به تغییر سرنوشت خود نبود. زمان و گذر عمر، قویتر از پادشاه بود که در نهایت او را بر زمین زد. تلاش برای جلوگیری از مرگ، کاری بیهوده است ولی رویای جاودانگی انسان را از بین نمیبرد. برخلاف جنگهای متعددی که در سراسر دنیا رخ میدهد، پیشرفت علم پزشکی و تولید محصولاتی با ارزش غذایی بالا، امید به زندگی مردم را افزایش داده است. با وجود اینکه بسیاری از جوامع در مقایسه با نیاکان خود بیشتر عمر کردهاند، مرگ همیشه پیروز میدان است و فقط میتوان آنرا به تاخیر انداخت.
اگر انسانی دوران کودکی را پشت سر بگذارد، از جنگ و طاعون جان سالم به در ببرد و رژیم غذایی سالمی داشتهباشد، باز هم بالارفتن سن، تاثیرات مخرب خود را روی بدن میگذارد. از کار افتادن اندامها و ضعف عضلانی، آسیب جبرانناپذیری است که در طول سالها عمر، به بدن انسان وارد میشود. مطالعات اخیر نشان میدهد که حداکثر عمر انسان به ۱۲۵ سال رسیدهاست. در زمانهای گذشته، بدون در نظر گرفتن سالم یا ناسالم بودن افراد، ارگانها عملکرد مطلوبی نداشتند ولی با این وجود، انسانها مرگ را به عنوان یک بیماری مثل فلج اطفال یا سرخک تصور میکردند.
مقالهی مرتبط: انسان در تنگنا (بخش پنجم)؛ حداکثر عمر انسان چقدر است؟
مطالعات بیشماری برای تحقق بخشیدن به این رویای انسان انجام گرفته که آزمایش خون و تزریق خون افراد جوان به افراد سالخورده، از محبوبیت بیشتری برخورداراست. خون افراد جوان عملکرد عضلات، ارگانها و قوهی ذهنی را تقویت میکند، اما چگونگی انجام این کار ذهن محققان را درگیر کردهاست. اولین آزمایشی که پیرامون این موضوع انجام گرفت، سال ۱۹۵۴ میلادی توسط پروفسور McCay بود. به گفته ی سرپرست تحقیقات Ambrosia ، دکتر Jesse Karmazin، این آزمایش برای مردم آن زمان جالب نبود، در واقع، بر اساس عقاید آنان، جلوگیری از مرگ کار پسندیده ای نیست و نباید با آن مقابله کرد. پروژهی تحقیقاتی Ambrosia، برای رسیدن به هدف تعیین شده و مقابله با قدیمیترین دشمن انسان یعنی گذر زمان، باید به شکل ذهنیتی مثبت و به دور از عقاید خرافی و آیینی در اذهان عمومی جای بگیرد.
پیری چگونه اتفاق میافتد؟
عمر انسان محدود است، سلول تخمی که رشد کرده وانسان بالغ را به وجود آوردهاست، در مدت طولانی رو به زوال میرود. شاعران و فیلسوفان نیز زوال بدن را جزو جدانشدنی حیات انسان در نظر گرفتهاند. همانطور که برای درمان بیماری، باید علت و مکانیسم آن را شناخت، برای پیشگیری از پیری، لازم است که محققان معنی عمیق و کاملی از پیری داشته باشند.
پروفسور Michael R. Rose، پیری را اینگونه تعریف میکند:
کاهش مداوم ترکیبات محافظ عملکرد و ساختار ارگانیسمها، تحت تاثیر زوال فیزیولوژی داخل بدن، باعث از کار افتادن بدن در طول زمان میشود که آن را با نام پیری میشناسیم. تشخیص پیری آسانتر از یافتن دلیل آن است!
تئوری رایج در مورد پیری میگوید که پیری، نتیجهی تکامل میباشد. منظور از تکامل، ترکیب ژنی دو سلول و به وجود آمدن سلولهای جدید است. در بین این سلولها، ضعیف ها از بین رفته و آنان که با محیط سازگارند باقی میمانند و نسلهای بعدی از ترکیب ژنی آنان به وجود میآید. هر گونهی خاص از موجودات با این روش تکاملی به زندگی ادامه دادند. از نظر بسیاری از بیولوژیستها، انهدام سلولهای بدن ما به این علت است که تکامل، ژنهای عمر طولانی را به انسان واگذار نکردهاست. انسان فقط به اندازهای زنده میماند که بتواند ژنهایش را به نسل بعدی منتقل کند.
مقالهی مرتبط: کشف ژن ضد پیری
مکانیسم فیزیکی پیری کمی پیچیده به نظر میرسد، و آنچه که محققان از آن درک کردهاند، در دورههای مختلف متفاوت بوده است. یکی از فرضیههایی که در مورد پیری مطرح میشود، مربوط به تلومرهاست؛ تلومرها توالی تکراری کروموزوم هستند که در انتهای آن واقع شدهاند. وقتی سلول تقسیم میشود، مادهی ژنتیک آن نیز باید همانندسازی کند. در طول پروسهی همانندسازی، کروموزوم کوتاه میشود. در واقع وظیفهی تلومر آن است که در انتهای کرموزوم قرار گیرد و حذف شود، ولی آسیبی به مادهی ژنتیک سلول وارد نشود. بعضی از مطالعات نشان داده که عدم وجود تلومرها در همانندسازیهای بعدی سلول، باعث پیری میشود.
خونی که در رگها جریان دارد، تعیین کنندهی پیری یا جوانی است
جریان خون همیشه به عنوان نماد حیات و ضمانتی برای زندگی بوده، همانطور که در کتاب مقدس مسیحیان نوشته شدهاست: زندگی مخلوقات، وابسته به خون است، در افسانههای کهن نظیر Siegfried این باور وجود داشته که غوطه ور شدن در خون دشمنان، باعث سلامتی و جوانی پادشاهان میگردد! قابلیت جوان سازی خون توسط محققان امروزی نیز مطرح شدهاست که از آن برای بازگرداندن نیروی جوانی استفاده خواهندکرد.
یکی از دانشمندانی که از قدرت جوان سازی خون در موش ها استفاده کردهاست، دکتر Paul Bert میباشد. اگر چه آزمایشات او اکنون عجیب و غریب به نظر میرسد، اما راه را برای محققان امروزی هموار کردهاست. در طول بیش از یک دهه، موضوع “نقش خون در روند پیری” از اهمیت زیادی برخوردار است. Amy Wagers از دانشگاه هاروارد با آزمایش بر روی موشها مشاهده کرد که اگر سیستم گردش خون موش جوان را با موش پیر ادغام شود، قلب موش پیر که در اثر پیری بزرگ شدهاست، هم اندازه ی قلب موش دیگر میشود. Wager و همکارانش برای بررسی دقیق تر، عوامل ایجادکنندهی اختلال را مثل فشار خون و تغییرات رفتاری، با کاهش میزان پروتئین GDF11 حذف کردند.
تحقیقات دیگری توسط Tony Wyss Coray از دانشگاه استنفورد بر روی خون افراد جوان انجام گرفته، که در برنامهی TED Talks مطرح شد:
اگر مغز را به عنوان کل بدن در نظر بگیریم، آیا میتوانیم در سطح مولکولی، مغز را بررسی کنیم؟ اگر بدن پیر شود، تاثیرش بر مغز چگونه است؟ یا اگر مغز پیر شود، تمام بدن را با مشکل روبهرو میکند؟ تنها زمانی میتوانیم پاسخ این پرسشها را بدهیم که خون را عامل ارتباط مغز با ارگانها در نظر بگیریم.
هم زمان با پیری، فاکتورهای محافظتکنندهی بدن کاهش یافته و عوامل التهابی افزایش مییابد. وقتی به موش پیری خون موش جوان تزریق شد، میزان سلولهای بنیادی عصبی در مغز موش پیر افزایش یافت و عملکرد مغز آنان بهبود پیدا کرد. چون هیچ سلول خونی وارد مغز موش نمیشود، محققان معتقدند که فاکتورهای ضد پیری از طریق پلاسما به مغز میروند.
پروژهی Ambrosia
با محبوبیت این پروژه، افراد ثروتمند برای جاودانه شدن دست به کارهای غیراخلاقی زدند که ماهیت پروژهی Ambrosia را زیر سوال برد. در یکی از برنامههای تلویزیونی در نیویورک بنام Silicon Valley ، مسئول این برنامه با نشاندادن تصاویری از یک موسس شرکت بزرگ که با خون یک پسر جوان معامله کرده بود، با انتقاد شدیدی مواجه شد. این جوان قرار بود در ازای پولی که میگیرد، خونش را در اختیار صاحب شرکت قرار دهد! دکتر Karmazin در این باره گفت:
عموم مردم با دیدگاه علمی و پزشکی در مورد این موضوع نمینگرند. تا زمانی که اتصال عروق خونی موشها به یکدیگر رخ نداده، اتصال رگهای دو انسان نیز اتفاق نمیافتد. آزمایش خون و انتقال آن به افراد پس از بررسی فاکتورهای لازم، روش کار این پروژه است.
به گفتهی سازمان صلیب سرخ، پروژهی Ambrosia ، علیرغم ایمن بودن، به طور تقریبی روزانه ۳۶۰۰۰ واحد خون را هدر میدهد. Karmazin تاکید دارد که این پروژه، همانند آنچه در استنفورد انجام شده، از پلاسمای خون استفاده میکند. خونهای اهدایی در دستگاه سانتریفیوژ قرار میگیرد تا پلاسمای آن جدا و صرف ساختن دارو یا آزمایشهای علمی شود. با تشکیل بانکهای خون، مقادیر زیادی از پلاسمای خون افراد جوان دور ریخته میشود. از دیدگاه این پروژه، تحقیقات از منبعی استفاده میکند که هیچ سودی برای انسانها ندارد.
مقالهی مرتبط: اکسیر جوانی در خون!
اگر پروژهی بازگشت نیروی جوانی عملی شود، دیدگاه علمی و عمومی نسبت به پیری تغییر میکند. جوانی به یک پروسهی معکوس تبدیل میشود که برای افراد قدرتمند، یک موهبت پوچ است! تاثیرات پیری بر بدن، ماورای چروک پوست میباشد و اگر این افراد از بیماریهای بیشمار مربوط به پیری جان سالم به در ببرند، میتوانند مدت بیشتری زنده بمانند، زیرا محققانی مثل Wager و Wyss Coray نتیجه گرفتند که با معکوس کردن پیری، عملکرد ارگانها و سیستم عصبی بهبود مییابد.
با Ambrosia ، بیماریهایی مثل دیابت و آلزایمر نیز از طریق تزریق پلاسمای خون قابل درمان میباشند. به طور کلی با عملی شدن این روش، تغییر در ظاهر یا وضعیت سلامت فرد، محدودیتی نخواهدداشت و میتوان انسانها را به سن نوجوانی بازگرداند! مانعی که در برابر پیشرفت این پروژه وجود دارد، نبود گروه کنترل است. گروه کنترل به محققان کمک میکند تا تغییرات صورت گرفته را در مقایسه با گروه شاهد به درستی تشخیص دهند. Karmazin افزود:
یافتن گروه کنترل برای اینگونه تحقیقات مشکل است، زیرا عدهی کمی از افراد حاضرند تا تمامی خون خود را در اختیار ما قرار دهند. به همین دلیل زمان زیادی لازم است تا کارکرد تزریق خون برای جوانسازی روی انسان ثابت شود، ولی این چیزی از ارزش پروژه نمیکاهد. Ambrosia تاییدیهی FDA و دولت را دریافت کردهاست و امیدواریم با رفع محدودیتهای موجود، به اهداف پروژه دست یابیم.
پروژه ی Ambrosia تا چه حد پیش رفته است؟
در حال حاضر فقط ۱۰۰ نفر برای همکاری در گروه کنترل داوطلب شدهاند. به گفتهی Karmazin، برای نتیجهگیری علمی و موثق، به حداقل ۲۰۰۰ نفر نیاز است. جزئیات کامل این پروژه هنوز محرمانه بوده و هیچ کدام از محققان اجازهی افشای آن را ندارند. بازگردان نیروی جوانی هنوز یک موضوع بحث برانگیز است، آنطور که انتظار میرود، نتایج این پروژه مثبت میشود و انسان به رویای دیرینه اش، یعنی جاودانگی، دست پیدا خواهد کرد. سوال اینجاست که چه کسانی جاودانه خواهند شد؟!