برخلاف باور عمومی، بین استرس و اضطراب تفاوتهایی وجود دارد. استرس ناشی از فشارهایی است که ما در زندگی احساس میکنیم، همانطور که تحت فشار کار و یا هر وظیفهی مهم دیگری قرار میگیریم که باعث فشار ناخودآگاه بر ذهن و جسم ما میشود؛ در این حالت آدرنالین آزاد میشود. عمر طولانی این هورمون باعث ایجاد افسردگی، افزایش در فشار خون و یا سایر تغییرات و اثرات منفی در بدن میشود.
یکی از این اثرات منفی، اضطراب است. همراه با حس اضطراب، ترس برتمام احساساتی که با نگرانی و دلهره همراه است غلبه میکند و فرد را با کولهباری از ناراحتی، گوشهنشین میکند. علائم دیگر آن عبارتند از: درد قفسه سینه، سرگیجه، ضعف در تنفس و حملات پانیک.
مقالهی مرتبط: حملات پانیک
استرس توسط عوامل استرسزا ایجاد میشود. اضطراب، استرسی است که بعد از رفع عامل استرسزا باقی میماند. استرس میتواند در اثر هر موقعیتی یا فکری که باعث احساس ناامیدی، آشفتگی، عصبانیت یا حتی اضطراب میشود نیز ایجاد شود. عواملی که باعث ایجاد حس تنش در فرد میشود، لزوما برای فردی دیگر استرسزا نیست.
اضطراب حسی از ترس و دلهره میباشد که در اکثر مواقع تقریبا با احساسی از رنج نیز همراه است. منبع این ناآرامی وناامیدی همیشه شناخته نمیشود. همین عامل نیز میتواند به تنشی که احساس میکنید بیفزاید.
استرس، راهی برای ذهن و بدن ماست که در برابر عاملی که توازن عادیِ زندگی ما را آشفته میکند مقابله کند. نمونهای از این استرس، پاسخی است که ما به هنگام وحشت و ترس احساس میکنیم. درطول حوادث استرسزا، غدهی فوق کلیهی ما آدرنالین تولید میکند؛ هورمونی که مکانیسمهای دفاعی بدن ما را با افزایش در ضربان قلب و فشار خون فعال میکند، عضلات را به تنش در آورده و مردمک چشمانمان را نیز گشاد میکند.
نشانهی اصلی در افزایش استرس، تشدیدِ سرعت ضربان قلب شماست. با این حال، ضربان قلب نرمال، لزوما به معنی فقدان استرس نمیباشد. درد مداوم قفسهی سینه، لرزش، نگرانی، خستگی مزمن، گریه، افزایش یا کاهش در میزان خوردن غذا، عفونتهای مکرر و کاهش میل جنسیتان، علائمی است که میتواند شما را آگاه کند که تحت فشار استرس قرار دارید.
البته هر زمانی که ما تحت فشار استرس قرار میگیریم، به چنین افراطی واکنش نشان نمیدهیم و همیشه هم در معرض چنین فشارها و یا ترسهای بزرگی که در مواجهه با وضعیت استرسزا پیش میآید، نیستیم.
بعضی از افراد نسبت به دیگران در برابر استرس حساسیت بیشتری دارند. برای برخی از افراد، حتی تصمیمات عادی روزانه نیز ممکن است غیرقابل تحمل به نظر برسد. تصمیمگیری در مورد شام و یا آنچه که در فروشگاه خریداری میکنند، معضل دشواری برای آنهاست. از سوی دیگر، افرادی هستند که به نظر میرسد در برابر استرس پیروز شدهاند؛ بدون هیچگونه فشار یا اجباری!
تحقیقات نشان میدهد زنانِ دارای فرزند، دارای سطوح بالاتری از هورمونهای مرتبط با استرس در خون، نسبت به زنان بدون فرزند هستند. اما آیا این بدین معنیست که زنان بدون فرزند، هیچگاه استرس را تجربه نمیکنند؟ قطعا نه!
بلکه این بدان معناست که زنان بدون فرزند ممکن است اغلب این استرس را به اندازهای که زنان دارای فرزند تجربه میکنند، نداشته باشند. باتوجه به این مطلب، بسیار مهم است که زنان دارای فرزند برنامهی زمانی برای رسیدگی به خود در نظر بگیرند. هنگامی که میزانِ استرس شما کاهش مییابد، شما در یک ذهنیت بهتری برای کمک به فرزند خود و مقابله با چالشهای روزانهتان قرار خواهید گرفت.
مقالهی مرتبط: افسردگی پس از زایمان
اضطراب، جنبهی دیگری از حس نگرانی است که هر شخصی در مواجهه با شرایط استرسزا، آن را تجربه میکند، به طور مثال قبل از یک امتحان یا مصاحبه و یا در حالتهای نگرانکنندهای همچون بیماری. احساس نگرانی به هنگام رویارویی با شرایط دشوار و یا خطرناک کاملا طبیعیست و حتی میزانی از استرس خفیف میتواند در قالب یک تجربهی مثبت و مفید تلقی شود.
با این حال برای بسیاری از مردم، این اضطراب با زندگی طبیعیشان درگیر میشود. اضطراب بیش از حد، اغلب با سایر حالات وابسته به روان از جمله افسردگی همراه است. اضطراب زمانی که شدید بوده و مدت زمان زیادی به طول بینجامد، غیرطبیعی است؛ حضور اضطراب و تشویش در صورت عدم وجود یک رویداد استرسزا یا مداخلهی آن در فعالیتهای روزمره همچون رفتن به سرکار.
علائم فیزیکی اضطراب ناشی از ارسال پیامهایی از سوی مغز به بخشهایی از بدن میباشد تا بدن را برای حالت جنگ یا گریز آماده کند. همچنین باعث سرعت در کار قلب، ریهها و سایر قسمتهایی از بدن میشود. مغز همچنین هورمونهای استرس، از جمله آدرنالین آزاد میکند. معیار و شاخصهای مشترکِ نشاندهندهی اضطراب بیش از حد عبارتند از:
- اسهال
- خشکی دهان
- تپش یا ضربان قلب سریع
- بیخوابی
- تحریکپذیری یا عصبانیت
- ناتوانی در تمرکز
- ترس از دیوانه شدن
- احساس غیرواقعی و غیرقابل کنترلِ فعالیتهای فردی، که زوال شخصیت نامیده میشود.
اضطراب میتواند از راههای گوناگونی ایجاد شود. بدیهی است که وجود استرس در زندگی شما، میتواند باعث ایجاد افکار نگرانکننده شود. بسیاری از افراد که از اختلالات اضطرابی رنج میبرند، ذهن خود را با نگرانیهای بیش از حد اشغال میکنند. این نگرانی میتواند هر گونه مسئلهای از جمله موضوعات سلامت تا مشکلات شغلی و مسائل جهانی را دربرگیرد.
برخی داروها، برای مصارف پزشکی یا غیرپزشکی، نیز میتوانند علائم اضطراب را به علت عوارض جانبی یا قطع درمصرفشان ایجاد کنند. مانند داروهای حاوی کافئین، الکل، نیکوتین، داروهای سرماخوردگی و ضدانعقاد، گشادکنندۀ برونش برای آسم، داروهای ضدافسردگی، کوکائین، آمفتامین، قرصهای رژیمی، داروهای ADHD (بیش فعالی) و داروهای تیروئیدی.
همچنین رژیم غذایی ضعیف نیز میتواند به ایجاد استرس یا اضطراب کمک کند. به عنوان مثال، پایین بودن سطح ویتامین B12. عملکردِ اضطراب با شرایط خاصی مرتبط است، همچون دادن یک آزمون یا ارائهی یک نمایش در معرض عموم. اختلال استرسِ پس از سانحه (PTSD)، یک نوع از آشفتگی استرسی است که پس از رویدادهایی همچون جنگ، عوامل فیزیکی، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی ایجاد میشود.
مقالهی مرتبط: PTSD، زخمهای نامرئی جنگ
در موارد بسیار نادر، وجود تومور در غدهی فوق کلیه (فئوکروموسیتوما)، ممکن است دلیل اضطراب باشد. این اتفاق به دلیل تولید بیش ازحد هورمونهایی است که مسئول احساسات و علائم اضطراب هستند.
در حالی که اضطراب ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد، اما ترسناکتر از آن این است که این اضطراب یا استرس اگر بیش از حد باشد، میتواند منجر به افسردگی شود. رنج و عذاب ناشی از این افسردگی میتواند یک عمر گریبانگیر فرد باشد؛ اما خبر خوب این است که همهی اینها قابل کنترلاند!