انتشار این مقاله


رویای شفاف چه شکلی است؟

تصور دیداری که حین رویای شفاف رخ می‌دهد، بسیار مشابه درک اشیای واقعی است تا سایر خیالات.

ماه پیش برای اولین بار طی سال گذشته، دو شب متوالی رویای شفاف دیدم. رویای شفاف یا رؤیایی که طی آن می‌دانیم در رؤیا هستیم، تجربه‌ی نامعمولی نیست: بیشتر افراد حداقل یک بار در زندگی رویای شفاف را تجربه کرده‌اند. به عنوان کسی که گاهاً این نوع رؤیاها را می‌بینم، هرگز به کنترلی که برخی از افراد بر این رؤیاها دارند، نرسیده‌ام: افرادی که ماهیت شبه ماتریکس رؤیاهایشان را هر شب به دنبال شب قبل، به سمت دلخواه خود سوق می‌دهند. به جای آن، رویاهای شفاف من به صورت حضور داشتن در میانه‌ی کابوسی ترسناک است که این اندیشه را در ذهنم بیدار می‌کند: “این بدتر از آن است که بتواند واقعیت داشته باشد؛ پس حتماً خواب می‌بینم.” و نهایتاً به نتیجه می‌رسم که دقیقاً همینطور است. در این لحظه، معمولاً آگاهی نویافته‌ی خود را به کار می‌گیرم تا به طور ناگهانی خود را بیدار کنم. اما دو مورد اخیر، تجربه‌ی متفاوتی بود. این بار وسط یک رؤیای معمولی فهمیدم خواب می‌بینم و نیازی نبود خود را وادار به پایان دادن آن کنم. در واقع، درکم از مؤقعیت نامعمولم بی‌احساس‌تر از رؤیاهای شفاف قبلی بود.

در هر یک از موقعیت‌های متوالی، من فوراً تصمیم به پرواز گرفتم. قبلاً هم خواب پرواز دیده بودم، اما هرگز آگاهانه نبودند. این بار می‌توانستم با هدف صعود کنم. با سرعتی سرسام‌آور به بالای خط پرواز مانهاتان رفتم و همین که ابرها احاطه‌ام کردند، در حالتی قهرمان گونه بدون ترس از جاذبه فرود آمدم. ضمن بالا رفتن مجدد، به سرعت اطراف ساختمان‌ها و بیلبوردها با دقتی بالیستیک حرکت کردم. به دسته‌ای از پرندگان پیوستم و بعد با سرعتی که داشتم، آن‌ها را جا گذاشتم. تجربه‌ای که آن را همچون زندگی واقعی می‌پنداشتم و سیستم اوکلوموتور بدنم، احتمالاً عملکردشان یکسان بود.

مطالعه‌ای جدید بر رویای شفاف که ماه گذشته در  Nature Communications منتشر شد، اذعان دارد ما ضمن رؤیا دیدن حرکات خاص چشمی انجام می‌دهیم؛ همان حرکاتی که حین دیدن اشیای واقعی و نه حین تصور صورت می‌گیرند. حرکات چشمی در بحث‌ها “تعقیب بی‌حرکت” نامیده می‌شوند و چنانچه از نامشان برمی‌آید، ما از آن‌ها برای تعقیب حرکت اشیا استفاده می‌کنیم: برای تعقیب توپ در زمین بازی، قایق حین حرکت در دریا یا حرکت دسته‌ای پرندگان در هوا. مورد جالب در مورد این پدیده آن است که نمی‌توانید به آن تظاهر کنید. از تعقیب بی‌حرکت برای تعقیب شیء واقعی در حال حرکت می‌توان استفاده کرد نه برای شیء خیالی. برای قانع کردن خود کافی است آزمایشی ساده‌ به تنهایی یا به کمک فرد دیگری انجام دهید. برای این کار:

 انگشت اشاره‌ی خود را در فاصله‌ی کامل بازوی خود مقابل چشمانتان قرار داده و آن را به آرامی از چپ به راست حرکت دهید. سپس همان مسیر را برگردید. چندین بار این حرکت را انجام دهید. متوجه می‌شوید که نگاه خیره‌تان در مسیری صاف و آرام انگشت‌تان را تعقیب می‌کند؛ حرکتی روان و پیوسته. این دقیقاٌ همان “تعقیب بی‌حرکت” است. حال سعی کنید همان حرکات چشمی را ضمن تصور حرکت انگشت و بدون دیدن انگشت واقعی تکرار کنید. درخواهید یافت که در این حالت چشمان‌تان نمی‌توانند آرام حرکت کنند؛ بلکه حرکاتی قورباغه‌وار به صورت پرش از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر مسیر اجرا می‌کنند.

این پرش‌های کوچک چشمی با سیستم “تعقیب بی‌حرکت” که در غیاب حرکت در میدان بینایی غیرفعال است، کنترل نمی‌شوند؛ بلکه تحت کنترل سیستم ساکادیک یا پرش چشمی هستند که برای کاوش در میدان بینایی اطراف خود از آن استفاده می‌کنیم.


بیشتر بخوانید:


تیمی از محققان دانشگاه استنفورد و دانشگاه ویسکانسین مدیسون متوجه شدند از آن جا که افراد در پاسخ به حرکات خیالی نمی‌توانند حرکات چشمی تعقیب بی‌حرکت داشته باشند، می‌توان حرکات چشمی افراد حین رویای شفاف را ثبت کرد و با این روش پی برد که آیا تصور در این رؤیا شبیه درک ما از اشیای واقعی است یا خیالی. سؤالی که طرح آن به ارسطو برمی‌گردد اما تاکنون بی‌جواب مانده بود.

Stephen LaBerge، Benjamin Baird و Philip G. Zimbardo برای یافتن پاسخ این پرسش، از افرادی با قابلیت دیدن رویای شفاف که در آزمایشگاه خواب ثابت شده بود، برای شرکت در یک آزمایش بهره جستند. هر شرکت‌کننده طی دوره‌ی مطالعه، یک تا هشت شب در آزمایشگاه خوابید. در این مدت محققان EEG آن‌ها را ثبت کرده و با الکترواوکلوگرام نگاه خیره‌شان را می‌سنجیدند.

لحظه‌ای که رویای افراد در خواب تبدیل به رویای شفاف می‌شد، با سیگنال حرکت چشمی LRLR مشخص شد. بدین معنا که آن‌ها دو بار متوالی چشمان خود را سریعاً به چپ و سپس به راست می‌دوختند. سیگنالی که به دانشمندان نشان می‌داد آن لحظه در حال دیدن رویای آگاهانه هستند.

همین که شفاف بودن رویا بدین شکل به محققان منتقل می‌شد، شرکت‌کنندگان باید اشیایی را که قبل از رویا بر آن توافق کرده بودند، تجسم کرده و با چشمان خود دنبال می‌کردند. همزمان محققان نیز باید حرکات چشمی افراد را ثبت می‌کردند. اطلاعات حاصل نشان داد تعقیب بی‌حرکتی که حین رویای شفاف ثبت می‌شد، شبیه همانی است که حین درک هوشیارانه رخ می‌دهد. حالتی که از نظر کیفی متفاوت با حرکت ساکادیکی است که در خیال صورت می‌گیرد.

دانشمندان بر اساس یافته‌ها نتیجه گرفتند تصور دیداری که حین رویای شفاف رخ می‌دهد، بسیار مشابه درک اشیای واقعی است تا سایر خیالات. اطلاعات بیشتر نشان داد مدار نورونی تعقیب بی‌حرکت می‌تواند حین رویای شفاف در غیاب تحریک شبکیه‌ای از جانب اشیای دیداری واقعی، فعال شود.

پس حرکات چشمی من حین دنبال کردن پرنده‌ها و هواپیماها ضمن حرکات آکروباتیک رویایی‌ام، بسیار شبیه آن‌هایی است که در زندگی واقعی داشته‌ام؛ شاهکارهایی فوق بشری!

 

مهدیه وظیفه


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید