داشتن اضافه وزن و چاقی طی دوران بارداری نشاندهنده متولد شدن نوزادانی سنگینتر است. اگرچه این موضوع هنوز اثبات نشده است که این نوزادان ممکن است به عنوان عواقبی ناشی از شاخص وزنی بدن (BMI) مادرشان در دوران بارداری در طول دوران کودکیشان دارای اضافه وزن باشند و بعد از بلوغ نیز عواقب را همراه داشته باشند.
مطالعات قبلی نشان میداد که BMI مادران با افزایش مواد مغذی در گردش مانند گلوکز، لیپدها و اسیدهای چرب در ارتباط است و افزایش سطح این مواد غذایی در دوران بارداری با تولد نوزادن سنگینتر در ارتباط است.
این موضوع اظهار میکند که قرار گرفتن در معرض این مواد غذایی مانند گلوکز که با اضافه وزن و چاقی در رحم در ارتباط است، ممکن است به عنوان نتیجه تغییرات دوران بارداری بر کنترل اشتها کودکان، عملکرد غدد و اعصاب و متابولیسم انرژِی موثر باشد. این تغییرات ممکن است به نوبه خود باعث اضافه وزن در کودک یا چاقی در طول زندگی آیندهاش باشد.
نویسندگان این مطالعه اشاره کردند که اگر BMI مادران در طی دوران بارداری بر BMI کودکان اثر میگذارد و اگر این موضوع در پی روندهایی باشد که طی دوران بارداری اتفاق میافتند، این مکانیسم ممکن است باعث سرعت بخشیدن بر همهگیری افزایش وزن در میان نسل بعدی باشد.
اگر این دلیل مسئله باشد، نیاز به مداخله و رسیدگی قبل یا حین بارداری برای متوقف کردن و جلوگیری از همهگیر شدن چاقی اهمیت پیدا میکند. در حال حاضر، چاقی در حدود ۱۲.۷ میلیون کودک و نوجوان را در ایالات متحده درگیر خود کرده است.
چاقی کودکان اثرات آنی و بلند مدت بر روی سلامت آنان دارد. کودکان و نوجوانانی که چاق هستند بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی،فشار خون بالا و کلسترول هستند. همچنین احتمال مبتلا شدن آنان به علایم بیماریهای پیش دیابتی در حال پرورش، مشکلات مفصلی و استخوانی، و آپنه در خواب [توقف تنفس و نفسهای کم عمق متناوب در طول خواب] در آنان بیشتر است.
کودکان و نوجوانانی که چاق هستند شانس بیشتری برای تبدیل شدن به بزرگسالانی چاق را دارند که این موضوع خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، استروک، دیابت نوع دو، استوآرتیتها، و چندین نوع سرطان را در آنان افزایش میدهد.
دکتر ربکا ریچموند و همکارانش بررسی کردند که آیا BMI بالا در طی بارداری دلیلی برای بالا بودن وزن در کودکان و نوجوانان هست یا نه.
ژنهای مادر، و نه BMI آنان در طی بارداری، با خطر چاقی در ارتباط است
گروه BMI و اطلاعات ژنتیک ۶۰۵۷ مادر و کودک را از دو مطالعه -the Avon Longitudinal Study of Parents and Children (ALSPAC) and the Generation R study – ارزیابی کردند. تاثیرات BMI دوران بارداری بر وزن کودکان چندین بار بین سنین ۷ تا ۱۸ سالگی در ALSPAC اندازه گرفته شده بود و در R study نیز در سن ۶ سالگی این بررسی صورت گرفته بود.
چندین مطالعه دیگر اظهار میکرد که BMI قبل یا در طی بارداری ممکن است با چاقی فرزند در ارتباط باشد.
در مطالعه جدید، نتایج محققان نشاندهنده رابطهای مابین BMI قبل از بارداری و BMI فرزند در تمامی سنینش است. اگرچه انتقال ژنها از مادر به فرزند این رابطه را توضیح میدهد و نه BMI.
محققان خطر ناشی از ژنتیک را نیز در آنالیزها دخیل کردند و متوجه شدند که ارتباطی مابین BMI قبل از بارداری و BMI در کودکان وجود ندارد.
یافتهها نشان میدهد که نیازی به مداخلهای خاص برای زنان در سن باروری نیست بلکه هدف مداخلههای سلامت باید خانوادهها باشند. نویسندگان این مطالعه مینویسند:
” این یافتهها نشان میدهد که مداخلههای سلامت عمومی باید مستقیما بر روی همهی اعضای خانواده باشد و تفاوت مراحل در دوران زندگی احتمالا حائز اهمیت است و به طور بالقوه برای متوقف کردن همهگیر شدن چاقی محتمل تر از تمرکز بر روی اضافه وزن و چاقی مادران در طی بارداری است.”
نویسندگان ادامه دادند که مداخلههایی که کل جمعیت را هدف قرار میدهد (مثل پیشنهاداتی برای مالیاتهای اضافی برای غذاهایی که باعث چاقی میشوند) احتمالا نسبت به تمرکز بر روی BMI در طی دوران بارداری اثرات بیشتری بر نرخ وزن همگانی دارد.
محدویتهای این مطالعه شامل این حقیقت میشود که بر اطلاعات گزارشهای شخصی برای BMI قبل از بارداری اعتماد میکند و این مطالعه شامل اطلاعات افزایش وزن در طی دوران بارداری نمیشود. همچنین، توان به دلیل برخی آزمایشهای حساسیت محدود شده است.