انتشار این مقاله


آیا آنورکسیا آخرین درمان برای چاقی است؟

این سوالی است که عده‌ای از کارشناسان مطرح کرده‌اند، طبق مطلبی که توسط دکتر Loren Gianini در International Journal of Eating Disorders منتشر شده‌است بی‌اشتنهایی عصبی ممکن است کلیدی برای از دست دادن وزن زیاد، در افرادی سنگین وزن باشد. بی‌اشتهایی عصبی اختلالی در غذا خوردن است که حدود یک درصد از زنان به آن […]

این سوالی است که عده‌ای از کارشناسان مطرح کرده‌اند، طبق مطلبی که توسط دکتر Loren Gianini در International Journal of Eating Disorders منتشر شده‌است بی‌اشتنهایی عصبی ممکن است کلیدی برای از دست دادن وزن زیاد، در افرادی سنگین وزن باشد.

بی‌اشتهایی عصبی اختلالی در غذا خوردن است که حدود یک درصد از زنان به آن مبتلا هستند، این بیماری یکی از مرگ‌آورترین اختلالات عصبی است. این مرگ و میر به علت گرسنگی و اختلال در متابولیسم بدن اتفاق می‌افتد.


مقاله‌ی مرتبط: آنورکسیا


در کل جهان کاهش وزن قابل توجه در دراز مدت، یک اتفاق نادر است، در واقع این اتفاق به قدری غیرمعمول است که دانشمندان یک رجستر ملی برای مطالعه این موضوع ایجاد کرده‌اند. این ریجستر کاهش وزن ملی (NWCR) داده‌های مربوط به ۱۰۰۰۰نفر را که حداقل ۳۰ پوند در ۱ سال کم کرده بودند نگهداری می‌کند.

به نظر می‌رسد افراد موجود در این لیست وجوه مشترک زیادی با افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی دارند، Gianini و همکارانش در سال ۲۰۱۷ در مقایسه این دو گروه که گفته اند:

  • هر دو رژیم غذایی کم چرب، کم کالری و محدود دارند.
  • خارج شدن از این رژیم غذایی محدود، حتی در افرادی که این کاهش وزن را برای چندین سال حفظ کرده‌اند، باعث افزایش مجدد وزن می‌شود.
  • در افرادی که کاهش وزن را سال‌ها حفظ کرده‌اند، احتمال بازگشت وزن از دست رفته کم‌تر است، زیرا با گذشت زمان رفتارهایی که مسئول نگهداری وزن کم هستند در بدن دائمی خواهند شد، شاید یکی از دلایل بی‌اشتهایی مزمن این افراد نیز همین است.
  • هر دو گروه در حال استراحت انرژی کمتری مصرف می‌کردند و سطح پایین‌تری از لپتین (هورمون سیری) و هومون‌های تیروئیدی و نیز سطح پایین‌تری از هورمون گرلین (هورمون گرسنگی) دارند. علاوه بر این آن‌ها پروفیل‌های متابولیکی دارند که با کاهش وزن بیشتر مخالفت می‌کند.

در افرادی با وزن پایین این پدیده یک اختلال است و نیاز به درمان دارد، اما در افردی که اضافه وزن دارن  این رفتارها به کاهش وزن و در نتیجه به سلامتی کمک کرده و توسط متخصصان توصیه و تشویق می‌شوند. اما چرا این رفتارها در یک گروه مفید و در یک گروه مضر تلقی می‌شوند؟

در فرهنگ چاقی‌گریز امروز، ما بر این باور هستیم که وزن کم‌تر و بدن نازک‌تر همیشه بهتر است؛ بنابراین افراد چاق را با هر وسیله لازم تشویق به از دست دادن وزن می‌کنیم، پس حتی ممکن است با سعی در ایجاد این مشکل روانی در فرد بخواهیم وزن او را کاهش دهیم. آنچه که واضح می‌باشد این است که مطالعات مداخله‌ای در این زمینه برای تشویق این رفتار در افراد سنگین وزن و نیز کاهش این رفتار در افرادی با وزن پایین‌تر نیاز است.

این اختلال روانی در افراد چاق سخت‌تر تشخیص داده می‌شود، شما در اینترنت داستان‌های زیادی از افرادی را می‌بینید که وزن زیادی داشته‌اند و بعد وزنشان را کاهش داده‌اند، اگر این افراد به اختلال در خوردن مبتلا باشند بیماری آن‌ها تا رسیدن به مراحل پیشرفته و مزمن تشخیص داده نمی‌شود، جدیدترین نسخه از راهنمای تشخیصی روانپزشکی (DSM-V) به سمت معیارهای عینی‌تری حرکت می‌کند. اما با این معیارهای جدید نیز ممکن است این بیماری روانی به درستی در افراد چاق تشخیص داده نشود.

بی‌اشتهایی عصبی یک بیماری بدخیم با عواقب شدید جسمی و روحی است که افراد چاق نیز از آن مصون نیستند. در واقع افراد چاق به دلیل فشار روحی زیاد برای از دست دادن وزن، بیشتر در معرض این اختلال روانی هستند. پس به جای استفاده از این اختلال روانی در افراد چاق به عنوان ابزاری برای از دست دادن وزن بهتر است، از رژیم‌های غذایی متناسب استفاده کنیم.

فاطمه مجاب


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید